71/2

 

ما تا حیوانات را می دریم

و می خوریم

یکدیگر را نیز خواهیم

خورد

 

 

 

71/1

 

چرا حرفهایی را که می گویند

نمی نویسند

از ترس شاعر شدن است

این را می دانم

 

 

 

 

70/2

 

به گوشه ای می سازیم

برای بیتوته کردن

و چشم به نقشی می بندیم

برای دوست داشتن

 

 

 

 

70/1

 

به همبن صخره می شکند
 
هم امواج حرف
 
هم نوازش ها
 
و هم دوست داشتن ها
 
 
 
 
 
 
 

69/2

 

وقتی جمله ای را می نویسم

چه عجیب است

زیرا کاری است شده

و برگشتنی ندارد

 

 

69/1

 

 

در انتظار دمیدن صبح نشسته ام

ولی صبح خواهد شد

و شب چاره ای جز صبح شدن

ندارد