مرا به شعر مهمان کردید

و چند قدم آن سو تر

آدم ها را در رفت و آمد می دیدم

و جهان را که چون گلی می شکفت

و می پژمرد

و بر خوان من آب و نان و شکر

و میوه فراوان بود

و روزها را همراهی می کرد

که در روزها می شکفتم و می پژمردم

و اینک پایان راه است

و مرا به رفتن مهمان می کنید